مَلِک با آگاهی از خیانت همسرش به تمامی زنهای شهر بدگمان شده، هرشب دختری باکره را به دربار آورده و پس از کام گرفتن، سپیده دمان او را به کام مرگ میفرستد.
«هزار و یک شب» سرگذشت آخرین زن بازمانده شهر است که به سبب آگاهی اش با استفاده از شگردهای قصه گویی و به کار بستن سلاح تعلیق و انتظار از مرگ رهایی می یابد . حکایات تنها از برای رهایی از مرگ راوی بازگو نمی شود، بلکه راوی دست به چیدمان منطقی روایتی میزند که حکم دارو داشته و بعد از سه سال منجر به درمان ملک خونخوار میشود.
این اثر علارغم حکایات گونا
لطفا آخرین اخبار رویداد را از اطلاعات تماس جویا شوید، کدوم مسئولیتی در قبال تغییر اطلاعات رویدادها ندارد. گزارش اشکال یا اشتباه مربوط به این رویداد